صنعت فولاد و بحرانهای جهانی
از سپتامبر سال 2008 که بحرانهای مالی در آمریکا و انگلیس سبب فروپاشی بازارهای بورس سراسر جهان سرمایهداری شد تا بحرانهای اقتصادی سیاسی سال 2011 نظیر بحران اقتصادی یونان، ناآرامی در انگلیس، مشکلات روزافزون اقتصادی ایتالیا، بحران کار در اسپانیا و بالاخره بهار سیاسی در کشورهای عربی که عملا تقاضا برای شمال آفریقا و خاورمیانه عربی را کاهش داده، شاید بتوان گفت، دنیا حتی یک فصل را بدون مشکل سپری نکرده است.
این در حالی است که به گفته کارشناسان، بدهی 14 هزار میلیارد دلاری دولت آمریکا به اقتصاد و بانکهای این کشور به مانند گردبادی ممکن است مجددا همه چیز را به هم بریزد، اما بهنظر میرسد که صنعت فولاد جهان دیگر نگرانی زیادی بابت این اتفاقات ندارد.
گویی این صنعت تصمیم گرفته تا با وجود چنین بحرانهایی به پیشرفت خود ادامه دهد. براستی چرا برخی سرمایهگذاران و مدیران شرکتهای فولادی نظیر میتال لاکشمی به آینده بازار فولاد امیدوارند؟ هماکنون کاهش امیدواریها نسبت به آینده اقتصاد جهانی، سبب رویگردانی برخی سرمایهگذاران از سهام شرکتهای فولادی شده، اما به خوبی پیداست که سرمایهگذاران قدرتمند این صنعت، قرار نیست خوشبینی خود را کنار بگذارند. دلیل این نکته چیست؟ آمارها نشان میدهد که سود خالص شرکتی مانند آرسلور میتال در (3 ماهه دوم سال جاری میلادی) 5/1 میلیارد دلار بوده که اگرچه کمتر از سال 2010 است، اما کماکان بسیار قابل توجه است. این میزان سود برای سایر شرکتهای بزرگ فولادی اروپا و آسیا نیز به نسبت سرمایههایشان وجود داشته و دارد. ممکن است این سودها اندکی کاهش یابد، اما هرگز به مانند سایر رشتههای صنعتی و مالی (بانک، بیمه، خودرو، مسکن و...) به «صفر» نمیرسد. دلیل این امر نیز تقریبا مشخص است.
اقتصاد کشورهایی نظیر چین، هند، روسیه، ترکیه، برزیل، کرهجنوبی، ویتنام و تایلند با سرعت در حال رشد است. آنها اکنون سالها است که جای اروپا و آمریکا را در ایجاد تقاضا برای فولاد گرفتهاند. از طرف دیگر بخش بزرگی از دنیا درگیر ویرانی و خرابی ناشی از جنگ و بلایای طبیعی است و یا نیاز به احداث مسکن جدید دارد.
توسعه صنعت خودرو در آسیا سرسامآور است و این امر نیاز به فولاد دارد. تجارت دریایی نیاز به کشتیهای چند صد هزار تنی فلهبر، کانتینربر و سوپرنفتکش را الزامآور کرده، بنابراین میتوان گفت صنعت فولاد در جهان بدون توجه به بحرانهای مالی بخشی از اروپای غربی و آمریکایشمالی با قدرت پیش خواهد رفت و بازار این محصول استراتژیک چنانکه در 3 سال اخیر نشان داده پررونق خواهد ماند و تنها ممکن است حاشیه سود آن کاهش یابد.صنعت فولاد ایران نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
ایران برای توسعه، نیازمند فولاد است. کیفیترین فولادها تا فولادهای با کیفیت متوسط در بازار ایران حتی یک روز بدون مشتری باقی نمیماند. هنوز «تولید» از «تقاضا» در بازار فولاد ایران عقب است پس این بازار تا سالها، پررونق میماند. با وجود رشد دو رقمی تولید فولاد، گویی «تقاضا» اصلا قصد توقف ندارد.
بنابراین میتوان گفت، حتی با وجود راهاندازی پیدرپی خطوط جدید فولاد توسط بخش خصوصی، دولتی و عمومی بازار فولاد تا سالها، پررونق و جذاب خواهد ماند. بازار فولاد ایران ارتباط زیادی با بازارهای جهانی دارد، اما میتوان گفت: بازار داخلی بدلیل کشش تقاضای بسیار زیاد، حتی پررونقتر از بازارهای جهانی است.
کوتاه سخن آنکه، بازار فولاد، صنعت فولاد و سرمایهگذاری در فولاد چه در ایران و چه در جهان حتی با وجود بحرانهای مالی و نوسانات احتمالی کماکان یکی از پررونقترین بخشها خواهد ماند.
علی غفوری